Total search result: 204 (6224 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
level U |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
|
|
leveled U |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
|
|
levelled U |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
|
|
levels U |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
baseband U |
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس |
|
|
base band U |
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس |
|
|
ADPCM U |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
|
|
synchronous U |
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است |
|
|
digital signal U |
سیگنال دیجیتالی |
|
|
carriers U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
|
|
carrier U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
|
|
digital signal processing U |
پردازش دیجیتالی سیگنال |
|
|
saturated colour U |
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند |
|
|
hard clip area U |
حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند |
|
|
bra U |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
|
|
bras U |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
|
|
echo U |
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی |
|
|
modulate U |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
|
|
echoing U |
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی |
|
|
modulating U |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
|
|
echoes U |
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی |
|
|
echoed U |
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی |
|
|
modulates U |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
|
|
reverses U |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
|
|
reverse U |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
|
|
marks U |
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است |
|
|
reversed U |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
|
|
source U |
نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه |
|
|
signalled U |
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط |
|
|
signaled U |
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط |
|
|
signal U |
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط |
|
|
mark U |
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است |
|
|
reversing U |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
|
|
handshaking U |
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال |
|
|
definitions U |
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند |
|
|
definition U |
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند |
|
|
carriers U |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
|
|
jabbered U |
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه |
|
|
jabbers U |
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه |
|
|
jabbering U |
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه |
|
|
carrier U |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
|
|
jabber U |
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه |
|
|
in band signalling U |
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است |
|
|
bell character U |
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند |
|
|
baud rate U |
خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد |
|
|
baud U |
خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد |
|
|
scan U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scanned U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scans U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
In the long run fatty food makes your arteries clog up. U |
در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند . |
|
|
dead U |
کلیدهای صفحه کلید که باعث رویدادن یک عمل می شوند مثل Shift |
|
|
minimal tree U |
درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند |
|
|
negatives U |
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است |
|
|
negative U |
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است |
|
|
caps U |
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند |
|
|
vectors U |
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود |
|
|
capitals U |
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند |
|
|
vector U |
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود |
|
|
fluttered U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
|
|
flutters U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
|
|
flutter U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
|
|
fluttering U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
|
|
mastered U |
سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند |
|
|
masters U |
سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند |
|
|
master U |
سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند |
|
|
antihistamine U |
موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند |
|
|
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
loop U |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
|
|
looped U |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
|
|
loops U |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
|
|
alphaphotographic U |
آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند |
|
|
requests U |
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر. |
|
|
request U |
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر. |
|
|
requested U |
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر. |
|
|
requesting U |
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر. |
|
|
IRQ U |
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه |
|
|
processor U |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
|
|
print U |
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold |
|
|
printed U |
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold |
|
|
prints U |
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold |
|
|
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
fibre optics U |
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود |
|
|
electronic U |
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند |
|
|
scrambler U |
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند |
|
|
scramblers U |
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند |
|
|
composite video U |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
|
|
shields U |
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد |
|
|
shield U |
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد |
|
|
fdm U |
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند |
|
|
pincushion distortion U |
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |
|
|
measure U |
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن |
|
|
DSR U |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
|
|
shift U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
|
|
shifts U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
|
|
shifted U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
|
|
acknowledges U |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
|
|
acknowledging U |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
|
|
acknowledge U |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
|
|
optical U |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
|
|
saddle bag U |
خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.] |
|
|
quadrature encoding U |
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند |
|
|
auctioneering device U |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
|
|
modulator U |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
|
|
transmissions U |
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است |
|
|
transmission U |
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است |
|
|
DCD U |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
|
|
degradation U |
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی |
|
|
noises U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
|
|
noise U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
|
|
orphan U |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
|
|
orphaned U |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
|
|
orphans U |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
|
|
sequential U |
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند |
|
|
sample size U |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
|
|
adaptive channel allocation U |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
|
|
traffics U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
|
|
trafficked U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
|
|
traffic U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
|
|
overlaying U |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
|
|
overlay U |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
|
|
trafficking U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
|
|
overlays U |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
|
|
coincidence circuit U |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
|
|
activities U |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
|
|
activity U |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
|
|
routine U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
|
|
routines U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
|
|
batch processing U |
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند |
|
|
routinely U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
|
|
quadruplex U |
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال |
|
|
stack U |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
|
|
stacked U |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
|
|
stacks U |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
|
|
detect U |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
|
|
detects U |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
|
|
end U |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
|
|
detecting U |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
|
|
detected U |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
|
|
ends U |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
|
|
ended U |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
|
|
byte U |
گروهی از بیتها یا ارقام باینری |
|
|
length U |
شماره بیتها که یک ثبات را می سازند |
|
|
bytes U |
گروهی از بیتها یا ارقام باینری |
|
|
lengths U |
شماره بیتها که یک ثبات را می سازند |
|
|
asynchronous U |
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده |
|
|
sensitivity U |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
|
|
sensitivities U |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
|
|
accuracy U |
هر قدر تعداد بیتها بیشتر باشد |
|
|
digital U |
دیجیتالی |
|
|
VDU U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
|
|
vdt U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
|
|
VDUs U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
|
|
collect transfer U |
بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف |
|
|
digital speech U |
گفتار دیجیتالی |
|
|
digital transmission U |
انتقال دیجیتالی |
|
|
digitize U |
دیجیتالی کردن |
|
|
digitizer U |
دیجیتالی کننده |
|
|
digital plotter U |
رسام دیجیتالی |
|
|
digital recording U |
ضبط دیجیتالی |
|
|
digital data U |
داده دیجیتالی |
|
|
digital control U |
کنترل دیجیتالی |
|
|
digital communications U |
ارتباطات دیجیتالی |
|
|
digital computer U |
کامپیوتر دیجیتالی |
|
|
digital repeater U |
تکرارکننده دیجیتالی |
|
|
digitizing U |
دیجیتالی نمودن |
|
|
digitizing tablet U |
لوح دیجیتالی کننده |
|
|
video digitizer U |
دیجیتالی کننده تصویری |
|
|
digital data transmission U |
ارسال دیجیتالی داده |
|
|
graphics digitizer U |
دیجیتالی کننده گرافیکی |
|
|
analog U |
از حالت آنالوگ به کد دیجیتالی |
|
|
worded U |
طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود |
|
|
word U |
طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود |
|
|
fm U |
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation |
|
|
modem U |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
|
|
masks U |
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است |
|
|
mask U |
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است |
|
|
illegal U |
ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده |
|
|
koalapad U |
صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها |
|
|
shagreen U |
کمیت |
|
|
scalar U |
کمیت |
|
|
quantum U |
کمیت |
|
|
quantity U |
کمیت |
|
|
quant U |
کمیت |
|
|
quantities U |
کمیت |
|
|
subroutine U |
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود |
|
|
adjunct register U |
ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است |
|
|
images U |
ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند |
|
|
image U |
ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند |
|
|
peridic quantity U |
کمیت تناوبی |
|
|
batch quantity U |
کمیت گروهی |
|
|
alternating quantity U |
کمیت متناوب |
|
|
vector quantity U |
کمیت برداری |
|
|
quantity control U |
کنترل کمیت |
|
|
physical quantity U |
کمیت فیزیکی |
|
|
pulsating quantity U |
کمیت ضربانی |
|
|
oscillating quantity U |
کمیت نوسانی |
|
|
quantifier U |
کمیت سنج |
|
|
certificate of quantity U |
گواهی کمیت |
|
|
scalar quantity U |
کمیت عددی |
|
|
sinusoidal quantity U |
کمیت سینوسی |
|
|
certificating of quantity U |
گواهی کمیت |
|
|
scalar quantity U |
کمیت اسکالر |
|